کالسکه علی کوچولو
علی جون یادمه این کالسکه رو بابایی با چه ذوق و شوقی برات تهیه کرد. فقط و فقط یک بار تونستیم با آفتاب و گرمای زابل با کالسکه بیرون ببریمت اونم چشمت روز بد نبینه تاخونه پدربزرگت رسیدیم حسابی گرمازده شده بودی و از شدت گرما مثل لبو سرخ شده بودی. گاهی اوقات اون روزا رو که یادت میارم بمن میگی یعنی من واقعاً این طور بودم یا بعضی چیزا یادت بود و بعدش از این کالسکه توی خونه استفاده می کردم. ...
نویسنده :
مامان طیبه
8:24